♥آخر یک نفر خسته و تنها ماند♥
آخر بغض من پیش دلت جاماند
♥بی تو آدم سابق نشدم♥
من دگر عاشق نشدم
♥بردی هوای مرا♥
حیف که ماجرای قبل نشدیم
♥ما برای هم نشدیم♥
بردی تو جان مرا
♥پر پر کردم گل باغ غرورم را♥
تا در دستان تو باشد دل تنها
♥چنان کشتی دل غرق نگاهت شد♥
که رفت از یاد من غم های این دنیا
♥پر پر کردم گل باغ غرورم را♥
تا در دستان تو باشد دل تنها
♥چنان کشتی دل غرق نگاهت شد♥
که رفت از یاد من غم های این دنیا
♥به تقاص کدام کار من♥
شده از غم تو یار من
♥چه خزان بدیست بهار من♥
نکند ببری از یادم
♥چه کنم ندهی بر بادم♥
دل تو نرسید به فریادم
♥پر پر کردم گل باغ غرورم را♥
تا در دستان تو باشد دل تنها
♥چنان کشتی دل غرق نگاهت شد♥
که رفت از یاد من غم های این دنیا
♥پر پر کردم گل باغ غرورم را♥
تا در دستان تو باشد دل تنها
♥چنان کشتی دل غرق نگاهت شد♥
که رفت از یاد من غم های این دنیا