♥هر وقت که تو غروبا نارنجی میشه دنیا دنیام سیاه میشه♥
دست خودم فقط باز مرهم رو زخم اشک رو گونه هام میشه
♥دنیام سیاه میشه♥
قبل از اینکه چادر شب وا بشه
♥میگردم تا گمشدم پیدا بشه♥
میدونم اون صورتمو یادشه
♥میدونه دلخورم خیلی ازش پُرم♥
حتماً اونم یه جایی منتظره
♥عادت نداشت یهو بی خبر بره♥
حال اونم از من الان بدتره
♥درگیره درد اون ، روزای آخره♥
هرکیو دیدم پرسیدم عشق منو دیده یا نه
♥پایان این گریه رسیده یا نه♥
پیدا شو یه آره بگو تو یا نه بگو به من
♥دلواپس میشم تو پیشم نیستی و دلم آشوبه♥
مشتاشو رو دیوار شب میکوبه
♥پیداشو حالت بگو خوبه تنها پناه من♥
حرفی به من بزن
♥دنیارو زیر پاهام میذارمو هنوزم پیدات نمیکنم ، پیدات نمیکنم♥
رسوا شدم عزیزم میگم تو خوبی و باز رسوات نمیکنم ، پیدات نمیکنم
♥فکرمیکردم تو شبیه خودمی♥
اما هر وقت میرسم یه قدمی
♥زودتر رفتی فکرکردم عاشقمی♥
این فکرا اشتباست ، چشمای تو کجاست
♥هیچی اونجور که فکرمیکردم نبود♥
پاک شد جا پات جلو چشمام خیلی زود
♥این حد دوری حق عشقمون نبود♥
مفرور بی هواست چشمای تو کجاست
♥هرکیو دیدم پرسیدم عشق منو دیده یا نه♥
پایان این گریه رسیده یا نه
♥پیدا شو یه آره بگو تو یا نه بگو به من♥
دلواپس میشم تو پیشم نیستی و دلم آشوبه
♥مشتاشو رو دیوار شب میکوبه♥
پیداشو حالت بگو خوبه تنها پناه من
♥حرفی به من بزن♥