♥یه غروب با یه خاطره از اونی که یهو تنهایی رفت♥
اشکای توی چشام روی گونه هام رفت
♥هوا ابری بود و یه سیگار منو تکیه زدن به دیوار♥
زندگی روی سرم ریخت مثل آوار
♥من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش♥
چرا منو رفیق غم کرد
♥من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش♥
چرا منو تنهایی ول کرد
♥هوا چه دلگیره نبودنش نفس گیره♥
نمیدونم کی جای من دستاشو میگیره
♥نمیدونه دلم بی اون میمیره♥
صدای سوز باد و وقتی گفت که منو نمیخوادو
♥رفت همه چیمو باختم حتی رویایی که با اون ساختم♥
من تازه اون روی عشقو شناختم
♥من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش♥
چرا منو رفیق غم کرد
♥من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش♥
چرا منو تنهایی ول کرد