♥توی ذهن تک تک دقیقه ها♥
آخرین خاطره ی متروکم
♥دوس ندارم کسی رو بشناسم♥
من به هرچی آشناست مشکوکم
♥کی قراره سمت من پیدا شه♥
که تحمل کنه دلتنگیمو
♥کی قراره از شب سیاسفید♥
پس بگیره روزای رنگیمو
♥توی تاریکی مطلق باید♥
دنبال یه شمع روشن باشم
♥موریانه زده به تنهاییم♥
من دلم میخواد یه گورکن باشم جز همین چشمای بارون خورده
♥دیگه چی مونده که از دست بدم♥
من که حاضرم برای زندگیت
♥هرچی که تو زندگیم هست بدم♥
از گذشتت اسممو پاک نکن
♥بی تو من یه روح سرگردونم♥
تا هنوز فاصلمون زیاد نیست
♥کاش بتونم تورو برگردونم♥
توی تاریکی مطلق باید
♥دنبال یه شمع روشن باشم♥
موریانه زده به تنهاییم
♥من دلم میخواد یه گورکن باشم♥